۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه

برادر در سوگ خواهر.



خبر درگذشت  خانم زینب کروبی ، خواهر روحانی مبارز و نستوه حاج شیخ مهدی کروبی و جلوگیری حاکمان نامشروع از حضور و شرکت برادر محصور و دربندش در مراسم تشییع ، خاکسپاری و بزرگداشت خواهر مرحومه اش انسان را آزرده و متاثر می سازد. هر چند که این اعمال و رفتارهای زشت و سخیف در قیاس با فجایع و جنایات بی حد و حصری که رفته رفته در کشور ما عادی گردیده ، کوچک می نماید.
اما برای حکومتی که خود را مستحکم میداند و با شعارهای توخالی و پرطمطراق ، هل من مبارز میطلبد و با حبس و حصر سران جنبش سبز ، مدعی مرگ فتنه و خاموشی معترضان است ، چیزی جز سر افکندگی و شرمساری بیش از پیش در پی نخواهد داشت.
قدرت حکومتیان چنان است که حتی از حضور برادری در مراسم تدفین و ترحیم خواهرش  هراسناک اند و آن را بر نمی تابند، چرا که به خوبی می دانند ، حضور آزادگانی همچون کروبی در میان مردم و جمعیتی هر چند اندک ، پوچ و پوشالی بودن آن ها را به رخ همگان خواهد کشید و خط بطلانی است بر تبلیغات دروغین حاکمیت.
این همه در حالیست که ماده 213 آئین نامه اجرایی سازمان زندان ها ، به صراحت این حق را به همه زندانیان داده است که در موارد " ازدواج ، فوت بستگان نسبی و سببی درجه یک از طبقه نخست یا ابتلا آنان به بیماری حاد و ... از مرخصی استفاده نمایند  ولی در راستای التزام متولیان امر به قانون گریزی ، این حق را نیز همچون دیگر عزیزان دربند ، از کروبی دریغ داشته و از رعایت بدیهی ترین اصول انسانی و اخلاقی اجتناب می نمایند تا برای اثبات  فرو غلطیدن در بی شرافتی آنان دلیلی را نیاز نباشد.
سقوط اخلاقی حاکمیت در منجلاب غرور و ظلم و بیداد خانمان برانداز و چشم بستن بر حقایق و واقعیات ، در چنان حد و اندازه ای است که که تصور آن در سالها قبل ، بسیار سخت می نمود.، اینک اما حکایتی هر روزه است. در جایی که سفیهانه حکم ممنوع الخروجی  کودکان و خردسالان و پیران و سالخوردگانی چون دکتر صدر حاج سید جوادی  که خود از سابقون و پیشکسوتان مبارزات پنجاه ساله اخیر مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران است را در اوج بیماری و کهولت سن و علیرغم فقدان وجود هرگونه پرونده اتهامی صادر مینمایند و سبعانه زنان و مادران آزاده ای چون نسرین ستوده و نرگس محمدی را که در شرایط سخت و خطرناک بیماری بسر می برد در زندان های خود محبوس می دارند ، چنین رفتارهایی بسیار معمول و عادی است..
دکتر سید مصطفی علوی
24/4/1391 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر